جمعه، آذر ۰۹، ۱۳۸۶

هم دم پخته


اکنون که ز خوشدلی بجز نام نماند
يک همدم پخته جز می خام نماند
دست طرب از ساغر می باز مگیر
امروز که در دست بجز جام نماند
.
.
.
تا زهره و مه در آسمان گـشت پدید
بـهتر ز می ناب کـسی هـیچ ندید
من در عجبم ز می فروشان کایشان
زين به که فروشند چه خواهند خرید

۳ نظر:

Unknown گفت...

emshab ke maste mastam.shishe sharab be dastam,emshab ke lole lolam,azam napors ki hastam:D

ناشناس گفت...

شراب باید خورد
و در جوانی یك سایه راه باید رفت
همین

ناشناس گفت...

عكس اورجينال هست ؟؟؟؟؟؟