یکی قهر می کنه.یکی وقت نمی کنه.یکی سکوت می کنه.یکی الکی الکی سر هیچی خودشو تنها می کنه.یکی مثل بچه های لوس پاشو می کوبه زمین و هی داد می زنه :می خوام می خوام. یکی اصلا یادش می ره سوال بپرسه که این آزاده اصلا چی میگه؟! یکی شبش ماه نداره. از اون بد تر یکی اصلا نمی دونه شبش ماه داره یا نه!!!!یکی دلش گرفته.یکی دوستش رفته. یکی دوستش می خواد بره. یکی می ترسه که نکنه یه روز دوستش بره. یکی هم باز با خدا دواش شده
یکی بود یکی نبود. یکی هست یکی نیست. پس کو اون یکی که هست؟!نکنه اونم نیست؟!نکنه من حواسم نبوده رفته؟!خوب بابا من که فقط یکی ام. آخه یکی مگه چند تا می تونه باشه؟!فکر کنم کم آوردم یا اینکه زیادی از خودم توقع دارم.خسته شدم. از دست تو هم خسته شدم.خوب که یکی دیگه هم هست که خسته است.دیدی گفتم یکی نیست یکی هست؟! این همونیه که گفتم هست ولی فکر می کردم حواسم نبوده رفته... اما حالا که هست منم هستم. پس یکی نیست دوتا هست.ای کاش اونی که نیست هم بود.عیبی نداره حالا.غصه هم نداره. منم یه کم خسته ام.مرسی که امشب باهام می خوای بییای بیرون. اینجوری هم من یه کم راه میریم هم یه کم نفس میکشیم هم یه کم همدیگرو بیشتر می بینیم هم یادمون میافته که هنوز یکی هست
یکی بود یکی نبود. یکی هست یکی نیست. پس کو اون یکی که هست؟!نکنه اونم نیست؟!نکنه من حواسم نبوده رفته؟!خوب بابا من که فقط یکی ام. آخه یکی مگه چند تا می تونه باشه؟!فکر کنم کم آوردم یا اینکه زیادی از خودم توقع دارم.خسته شدم. از دست تو هم خسته شدم.خوب که یکی دیگه هم هست که خسته است.دیدی گفتم یکی نیست یکی هست؟! این همونیه که گفتم هست ولی فکر می کردم حواسم نبوده رفته... اما حالا که هست منم هستم. پس یکی نیست دوتا هست.ای کاش اونی که نیست هم بود.عیبی نداره حالا.غصه هم نداره. منم یه کم خسته ام.مرسی که امشب باهام می خوای بییای بیرون. اینجوری هم من یه کم راه میریم هم یه کم نفس میکشیم هم یه کم همدیگرو بیشتر می بینیم هم یادمون میافته که هنوز یکی هست
جون مادرت فقط این یه نیم ساعتی که با همیم به خدا گیر نده.بزار شبی بخوابه مزاحممون نشه یکم باهم تنها باشیم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر