دوشنبه، دی ۱۸، ۱۳۸۵

چیزی کم بود



تو همان بوی خوشی هستی که مدتها بود فراموش کرده بودم
الان میای نا مرد؟!زندگی ام را ورق می زدم و دنبال جای پای تو می گشتم.دریغ از گل خشکی که به یادگار از تو داشته باشم
راستی چرا هیچ وقت گلی به من هدیه نکردی؟! چه شد که تو من را نمیدیدی؟!تو کجا گم شده بودی؟!فکر می کنم بوی کتاب و مرکب میدی.یا گلاب شاید
چرا من عطر تن تو را نمی شناسم؟!چرا من یادم نمیاید تو چه بازیی را دوستتر می داشتی؟!چرا من یادم نمیاید که تو اصلا بازی می کردی؟!تو کجا بودی وقتی من نان تازه را به صورتم می چسبانم و همه به من می خندیدند؟!کاش بودی و حداقل تو هم می خندیدی
چرا کفشهای تو هیچ وقت از دویدنهای طولانی پاره نشد؟!چرا آن زمستانها که ما آدم برفی درست می کردیم دستهای تو یخ نمی کرد؟!چرا نام فامیل هم را خوب می شناسیم اما اسم کوچکمان را نه؟!چرا هیچ وقت من را به اسمم صدا نکردی؟!چرا ما هیچ وقت دعوامان نشد و مو های هم را نکشیدیم؟! کدام مذهب چشمهای تو را به چشمهای من حرام کرد؟و سایه ات را از زندگی ام؟!کجا بود دستهای تو که نگذارد ریشه من خشک شود؟!به در آمدم از همین بی ریشگی.برگ خشکی افتاده از درخت.سرگردان در طوفان بی رحم زندگی.سبک بالی حس خوبیست اما بی ریشگی(؟؟؟؟)اشنای غریب!آنقدر بیگانه شده ای که نمی دانم به چه زبان با تو سخن بگویم
اینجا خواندی که از بی سرزمین بودنم ناراضیم.و شاید مهم تر از آن باید بدانی که از بی ریشه گی خودم درد می کشم
تو نبودی،چیزی کم بود.شانه ای برای روز های خستگی شاید.بازوانی برای احساس امنیت.بوسه ای روی پیشانی ام وقتی به پهنای صورتم اشک می ریختم.سیلی محکم دست مردانه ای وقتی اشتباهی می کردم.و نوازش شانه هایم که درد داشتند از بارهای سنگینی که زمانه روی دوشم گذاشت یا خودم به اشتباه از زمین برداشتم.گرمای دستهایت برای زمستان ها و سایه خنکت برای تموز
من از آن پاک دلانم که ز کس کینه ندارم
خوش آمدی
خوشحالم که پیدا شدی.تو را به همان خدایی که می شناسی دیگه گم نشو
راستی!تو آنجا ریشه داری؟!یا من هم کم بودم
مهربان!گدایی عشق نمی کنم!قطره ای آب می خواهم برای بقا

۴ نظر:

ناشناس گفت...

این انتخاب عکسات منو کشته

ناشناس گفت...

eyyyyyyyyyyy jaaaaaaaan!

yeki peyda shod ke nazare mano dare!

baba in axato khodaee az koja peyda mikoni!

ناشناس گفت...

azi joon.injaro kheili shooloogh pooloogh kardiaaaaa!dige nemifahmam ki be kie.gij shodam be khoda!
ba hame ham mehrabooni!dige adam nemifahme Lovet kiye?dooste adit kiye?familat kian?
azi joon az fereshte koochooloo chera dige neminevisi?sharesho kand?man ke shakhsan khoshhal misham ke rafte bashe peye karesh.kheili azyatet kard.
ama azii ke man mishnasam,adam nemishe. man midoonam to baz beri iran 1bar ke bahash beri biroon,dobare khar mishio yadet mire che balahayi saret avorde.
azi toro khoda ba har ki mikhay doost sho, ama in fereshte koochooloo na dige.man delam nemikhad toro dobare mesle 2-3 mah pish bebinam
movazebe khdoet bash.azi chesh gahshange
miboosamet

ناشناس گفت...

یک بار هم قبلاٌ گفتم .من عاشق نوع انتخاب عکسهای نیم رخ هستم

بعضی وقتها خود عکسها کلی حرف برای گفتن دارن