دوشنبه، مهر ۲۴، ۱۳۸۵

پنجره اتاقم



همیشه یک تکه آسمون داره.اگه نبود،مرده بودم
گلهامم که می شناسید

۹ نظر:

ناشناس گفت...

به به عجب اتاقی تو بهشت زندگی میکنی کلک؟کاش منظره جلوی اتاق من هم همینقدر زیبا بود.

ناشناس گفت...

به به عجب اتاقی تو بهشت زندگی میکنی کلک؟کاش منظره جلوی اتاق من هم همینقدر زیبا بود.

ناشناس گفت...

panjrehe otaghamo jori tanzim kardam ke be roy chehsmay to baz beshe...az manzareh otaghe toam ghansge tareh,delet besoze

ناشناس گفت...

نمیدونم این گلها اونجا خوب در میان و اینقده خوشگل هستن و یا چون تو کاشتیشون و ازشون مراقبت کردی این قدر نازن ؟
البته من که می دونم !
خوب بقیه هم می تونن نظر بدن ؟ ؟؟؟؟
پ ن : جوابه هیچکدام هم نداریم .

ناشناس گفت...

مطمعنی که از من جواب می خوای؟
هوای آلمان خوبه...دستهای من اینجا سبز شده اند.گلها دستهای سبز را خوب می شناسند
من هم تورو می شناسم.و تو مرا

ناشناس گفت...

جواب بت نجابت
گل من،بهشت اونجاست که دلت خوش باشه.از روزی که اومدم تو این خونه هیچ روزی دلم خوش نبوده.این زلم زیمبو ها فقط واسه خالی نبودن عریضه است و اینکه از بیرون که کسی نگاه می کنه،فکر کنه من اینجا دارم زندگی می کنم

ناشناس گفت...

جواب نوید:
گل من
من که این روز ها چشام پر از غصه قصه هاییه که با علامت سوال تموم شدن
چطور می تونن منظره قشنگی برای پنجره اتاق تو باشند

ناشناس گفت...

salam
hamon ghese ghosehatam man dost daram......ta roiz ke khodam on gheseha ro pak konam

ناشناس گفت...

jawabe nawid:

ghorboone un dasthaye garmo mehraboonet beram ke mikhad in ghesehaye ghamgin ro az zendegiye man pak kone.
na azizam! man adat nadaram ba dardham be zendegiye kasi wared besham.agar roozi umadam,baz mikhandam.
mersi ke hasti