پنجشنبه، فروردین ۱۰، ۱۳۸۵

چک چک-تق تق


عجیب دلم هوای خلوت خیابون ها رو داره وقتی اینطوری بارون می زنه .صدای قدمهای زنانه من با کفش پاشنه دار می ماند و چک چک آبی که از ناودانی،میزی،آفتاب گیر مغازه ای... روی زمین میچکد. این سکوت چقدر شبیه تنهایی های من حولناکه
زندگی ام پر شده از سکوت
پر شده از ترس
همان ترس قریب بی خبری از چیز هایی که قراره اتفاق بیافته. خودم خواستم...میدانم...باز هم می خوام
...
حتی خیال تو هم با من نیست ،بلکه کمتر بترسم

هیچ نظری موجود نیست: