یکشنبه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۵

سر گیجه های حاصل از تنهایی


حتما نباید آن کسی که فکر می کنی می خواهی حرف هایت را بشنود باشد تا آرام شوی.گاهی کسی از راه میرسد و ادعا می کند دوستت داشته...دوستت دارد.و شنیدن حرفهایش دیوانه ات نکند.لبخند بزنی.اما نه از خوشحالی.گاهی وبلاگ گردی و خواندن تکه تکه های زندگی دیگران هم لذتی ندارد و نه فایده ای.به هیچ جای دنیا بر نمی خورد اگر گاهی کسی که دلت برای صداش تنگ شده زنگ نزند.و اگر هم بزند چیزهایی را نگوید که تو دوست داری بشنوی.به هیچ جای دنیا بر نمی خورد اگر یک آخر هفته نه حوصله کسی را داشته باشی و نه کسی باشد که چند ساعتی باهم بگردید.به هیچ جای دنیا بر نمی خورد وقتی با مترویی به خانه می روی که همه مسافرانش لباس مرتب پوشیده اند و به شهر میروند تا در دیسکوها و مشروب فروشی ها پول خرج کنند
کمی،فقط کمی تو اعصابته وقتی از کسی که تازه باهاش آشنا شدی هیچ خبری نمی شود.وقتی دوستهای قدیمیت فراموشت کرده اند،یا نشان می دهند که فراموشت کرده اند
هیچ اتفاق بدی نمی افتد اگر این ضبط را خاموش کنی و این آهنگ هایی که فکر می کنی از افسردگی نجاتت می دهند را نشنوی.گاهی نوشیدن چای شادی بخش نه شادت می کند و نه از ناراحتی ات کم می کند.فقط باید باور کنی که تنهایی و این تنهایی آنقدرها هم ناراحت کننده نیست.دوست های خوب گاهی هستند و بیشتر وقتها نیستند.عیبی ندارد
حتی عیبی ندارد که نمی دانی دفتر خاطراتت را توی کدام جعبه بسته بندی کردی که ساعت های ناراحتی ات را بنویسی که جایی بماند و دیگر نخوانی شان.یک تکه کاغذ که پشت آن متن دیگری نوشته شده و کمی کثیف و تا خورده است هم هنوز انقدر صبور هست و برای حرف های بی سر و ته تو جا دارد
هیچ بد نیست اگر تا امتحانها چیزی نمانده و تو درس نمی خوانی.گاهی همان بس که توی تخت،لای ملحفه های تمیز و قرمز،لخت دراز بکشی و بزاری زخم سوختگی پات هوا بخورد.یکی از کتابهایی که دوست داری تمامش کنی را دست بگیری و در نور کم اتاق کتاب بخوانی و با مداد ب چهار زیر جمله هایی که به نظرت قشنگ میاید خط بکشی.حتی اگر دیگر هیچ وقت سراغ این کتاب نیایی
کتاب می گوید:به صدای طبیعت گوش کن
من جز صدای ماشین هایی که توی اتوبان با سرعت میرانند و صدای موزیکشان چیزی نمی شنوم.آنها هم که می روند خوش بگزرانند و با من حرفی ندارند
..............................................................
پ.ن:تو طالع بینی خردادیها خواندم:خردادیها عاشق جمعند.اگر دوستان و جمع را ازشان بگیری دیوانه می شوند.....و خندیدم

هیچ نظری موجود نیست: