دوشنبه، شهریور ۲۰، ۱۳۸۵

پای من کی زخم شد و من نفهمیدم؟



مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
رگ رو ریشه هام سیاه شد
تو تنم جوونه خشکید
اما این دل صبورم
به غم زمونه خندید
...
آسمون مست جنونی
آسمون تشنه خونی
آسمون مست گناهی
آسمون چه رو سیاهی
اگه زندگی عذابه
یه حبابه روی آبه
من به گریه ها می خندم
می گم این همش یه خوابه
مثل باد سرد پاییز
غم لعنتی به من زد
حتی باغبون نفهمید
که چه آفتی به من زد
...
آسمون تو مرگ عشقو
توی یاخته هام نوشتی
این یه غمنامه تلخه
که تو سر تا پام نوشتی
من به لحظه شکستن
اگه نزدیک اگه دورم
از ترحم تو بیزار
من خودم سنگ صبورم
آسمون تیشه ات شکسته
من دیگه رو پام می مونم
منو از تنم بگیرین
تو ترانه هام می مونم
اگه زندگی عذابه
یه حبابه روی آبه
من به گریه ها می خندم
می گم این همش یه خوابه

هیچ نظری موجود نیست: