جمعه، مهر ۱۵، ۱۳۸۴

بی تابم



در دلم چیزی هست، مثل یک بیشه نور مثل خواب دم صبح
وچنان بی تابم که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت
بروم تا سر کوه
دورها آواییست که مرا می خواند

هیچ نظری موجود نیست: